گاهی فاصله‌ی آرزو کردن تا اجابت شدن به اندازه‌ی بلندکردن سر و برداشتن چشم از روی زمینه. این زودترین حالت استجابت بود برای من. شاید ظاهرا کوچیک، ولی جالب، ولی شدنی. ما خدای آشکار و متجلی شده رو شاید بشناسیم با هزار اسم اعظم و صفت متعالی ولی یقین دارم خدا خفی، خدای غیب و خدای ماوراء ملکوت کل شیی رو هیچ‌وقت نخواهیم شناخت و چقدر باشکوه که چنین خدای باعظمت و فراتر از ذهنی داریم. چقدر عجیب. چقدر دوست دارم خدا رو بشناسم، ببینم، بغل بگیرم‌.

این داستان: خدای باحال‌

خدای ,چقدر
مشخصات
آخرین مطالب این وبلاگ
آخرین جستجو ها